رحلت یا شهادت پیامبر(ص) در منابع شیعه و سنی
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۷۵۰۷۷
به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از سایت شبستان، دلایل بسیاری وجود دارد که رحلت پیامبر اکرم (ص) ناشی از خوراندن سم به آن حضرت بوده است. این دلایل و روایات، از تواتر معنوی برخوردارند و از مجموع آنها می توان رحلت پیامبر اکرم از طریق شهادت را ثابت نمود.
پیامبر اسلام (ص) در سال یازدهم هجرت در آخرین سفر حج، در مكه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت خود خبر داد؛ چنان كه قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود كه پیامبر هم در نیاز به خوراك، پوشاك، ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیش بینی رحلت پیامبر اکرم از زبان ایشان
پیامبر اكرم (ص) یك ماه قبل از رحلت فرمود: «فراق نزدیك شده و بازگشت به سوى خداوند است. نزدیك است فرا خوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى گذارم و مى روم: كتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد كه این دو هرگز از یكدیگر جدا نشوند تا كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود».
در حجه الوداع در هنگام رمى جمرات فرمود: «مناسك خود را از من فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید».
روزى به آن حضرت خبر دادند كه مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین و نگرانند، پیامبر در حالى كه به فضل بن عباس و على بن ابیطالب (ع) تكیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس از درود و سپاس پروردگار، فرمود: «به من خبر داده اند شما از مرگ پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است كه {عمرش} جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد».
روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد. سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود: «کلید گنج های ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شده ام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام».
در چند روز آخر قبل از رحلت پیامبر اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود: «اى مردم! آتش فتنه ها شعله ور گردیده و فتنه ها همچون پارههاى امواج تاریك شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید. آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم (کتاب خدا و اهل بیتم). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می رسید». آن گاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند.
تاریخ رحلت پیامبر اکرم (ص)
در تاریخ رحلت رسول اكرم (ص) میان شیعه و اهل سنت، اتفاق نظر نیست. زیرا تاریخ نگاران و سیره نویسان شیعه به پیروى از اهل بیت علیهم السلام، تاریخ رحلت پیامبر اکرم (ص) را روز دوشنبه 28 صفر سال یازدهم هجرى قمرى دانسته اند، ولیكن علماى اهل سنت تاریخ آن را در ماه ربیع الاول ذكر كرده اند و در این كه چه روزى از ربیع الاول بوده است، اختلاف دارند. برخى روز اول، برخى روز دوم و برخى روز دوازدهم و عده اى روز دیگرى از این ماه را بیان كردند. شیخ عباس قمی می گوید اكثر علماى اهل سنت روز رحلت پیامبر اکرم را در روز دوازدهم ماه ربیع الاول گفتهاند. واقدى از جمله كسانى است كه رحلت پیامبر اکرم را در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول مى داند.
لحظات قبل از رحلت پیامبر اکرم (ص) چگونه گذشت؟
در آخرین روزهای پیش از رحلت پیامبراکرم ایشان به علی (ع) وصیت نمودند که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد: «ای رسول خدا، می ترسم طاقت این کار را نداشته باشم». پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد. آن گاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد. فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود: «برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید». ام سلمه، همسر پیامبر گفت: «علی را بگویید بیاید زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست». هنگامی که علی (ع) آمد، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آن گاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آن که از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نواده های پیامبر (ص)، حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود: «علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم». سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
علت رحلت پیامبر اکرم (ص)
دلایل بسیاری وجود دارد که رحلت پیامبر اکرم (ص) ناشی از خوراندن سم به آن حضرت بوده است. این دلایل و روایات، از تواتر معنوی برخوردارند و از مجموع آنها می توان رحلت پیامبر اکرم از طریق شهادت را ثابت نمود.
کتاب های شیعه
روایت اول: امام صادق(ع) می فرمایند:از آن جا که پیامبر اسلام(ص)، سر دست گوسفند، را دوست می داشتند، یک زن یهودی با اطلاع از این موضوع ایشان را با این بخش از گوسفند مسموم نمودند. در این روایت، به مسمومیت پیامبر(ص) تصریح شده، اما در آن اشاره ای نشده است که آیا ایشان بر اثر این سم به شهادت رسیدند یا خیر؟
روایت دوم: امام صادق(ع) فرمودند:پیامبر اکرم(ص) در جریان جنگ خیبر مسموم شده و هنگام رحلتشان بیان فرمودند که لقمه ای که آن روز در خیبر تناول نمودم، اکنون اعضای بدنم را نابود نموده است و هیچ پیامبر و جانشین پیامبری نیست، مگر این که با شهادت از دنیا می رود. در این روایت، علاوه بر تصریح به مسموم شدن رسول خدا(ص) و شهادت ایشان در پی مسمومیت، به اصلی کلی نیز اشاره می شود که مرگ تمام پیامبران و اوصیا با شهادت بوده و هیچ کدام، با مرگ طبیعی از دنیا نمی روند!
بسیاری از دانشمندان شیعه، با استفاده از این اصل کلی، نیازی به جست وجوی مورد به مورد را در ارتباط با چگونگی شهادت هر کدام از معصومان(ع) احساس نمی کنند. بر این اساس، هر چند دلیل متقنی بر شهادت پیامبر(ص) نیز ارائه نشود، باز هم می توان معتقد بود که رحلت ایشان طبیعی نبوده است!
کتاب های اهل سنت
روایت اول: در معتبرترین کتاب اهل سنت، نقل شده است؛ پیامبر(ص) در بیماری منجر به رحلتشان، خطاب به همسرشان عایشه فرمودند:من همواره درد ناشی از غذای مسمومی را که در خیبر تناول نموده ام، در بدنم احساس می کردم و اکنون گویا وقت آن فرا رسیده که آن سم، مرا از پای درآورد.همین موضوع در سنن دارمی نیز بیان شده است. علاوه بر این که در این کتاب، به شهادت برخی از یاران پیامبر(ص)، بر اثر تناول همان غذای مسموم نیز اشاره شده است.
روایت دوم: احمد بن حنبل در مسند خود، ماجرایی را بیان می نماید که طی آن، بانویی به نام ام مبشر که فرزندش به دلیل خوردن غذای مسموم در کنار پیامبر(ص)، به شهادت رسیده بود؛ در ایام بیماری ایشان به عیادتشان آمده و اظهار داشتند که من احتمال قوی می دهم که بیماری شما ناشی از همان غذای مسمومی باشد که فرزندم نیز به همین دلیل به شهادت رسید! پیامبر(ص) در پاسخ فرمودند که من نیز دلیلی به غیر از مسمومیت، برای بیماری خویش نمی بینم و گویا نزدیک است که مرا از پای در آورد.
مرحوم مجلسی نیز با نقل روایتی؛ تقریبا مشابه با این روایت بیان نموده که به همین دلیل است که مسلمانان اعتقاد دارند، علاوه بر فضیلت نبوت که به پیامبر(ص) هدیه شده، ایشان به فوز شهادت نیز نائل آمده اند.
روایت سوم:محمد بن سعد؛ از قدیمی ترین مورخان مسلمان ماجرای مسمومیت پیامبر اکرم(ص) را این گونه نقل می نماید: هنگامی که پیامبر(ص)، خیبر را فتح نموده و اوضاع به حالت عادی برگشت، زنی یهودی به نام زینب که برادر زادۀ مرحب بود که در جنگ خیبر کشته شد، از دیگران پرسش می نمود که پیامبر(ص) کدام بخش از گوسفند را بیشتر دوست می دارد؟ و پاسخ شنید که سر دست آن را. سپس آن زن، گوسفندی را ذبح و تکه تکه نمود و بعد از مشورت با یهودیان در مورد انواع سم ها، سمی که تمام آنان معتقد بودند، کسی از آن جان سالم به در نمی برد را، انتخاب نموده و اعضای گوسفند و بیشتر از همه جا، سردست ها را مسموم نمود. هنگامی که آفتاب غروب نموده و پیامبر نماز مغرب را به جماعت اقامه فرموده و در حال برگشت بودند، آن زن یهودی را دیدند که همچنان نشسته است! پیامبر(ص) دلیل آن را پرسیدند و او جواب داد که هدیه ای برایتان آوردم! پیامبر با قبول هدیه، به همراه یارانش بر سر سفره نشسته و مشغول تناول غذا شدند ... بعد از مدتی، پیامبر(ص) فرمودند که دست نگه دارید! گویا این گوسفند مسموم است! مؤلف کتاب، سپس نتیجه می گیرد که شهادت پیامبر به همین دلیل بوده است.
تیجه گیری
از مجموع روایات نقل شده در کتب شیعه و اهل سنت، می توان نظریۀ شهادت ناشی از مسمومیت پیامبر(ص) را تقویت نمود که در قریب به اتفاق این روایات، زمان مسمومیت ایشان، هم زمان با جنگ خیبر و توسط زنی یهودی بیان شده است.
اما با این وجود، باید گفت موضوع شهادت پیامبر(ص)، از اصول دین و یا بدیهیات آن نبوده که ایمان و اعتقاد بدان، واجب و لازم بوده و انکار آن، موجب خروج از دین شود و به همین دلیل نیز، تعداد اندکی از مسلمانان، در شهادت پیامبر تردید نموده و رحلت ایشان را ناشی از عاملی طبیعی؛ مانند بیماری سینه پهلو و یا تب شدید دانسته اند، با این که خود پیامبر تأکید نموده بود که من به برخی از این بیماری ها هرگز مبتلا نخواهم شد!
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: رحلت شهادت پیامبر شیعه سنی رحلت پیامبر اکرم شهادت پیامبر همین دلیل غذای مسموم ربیع الاول رسول خدا پیامبر ص اهل سنت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۷۵۰۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معین وزارت اقتصاد طالبان: در دوران جمهوریت «فساد» به فرهنگ تبدیل شده بود/ به عنوان فردی «شیعه» با صلاحیت کامل در ساختار امارت اسلامی مشغول هستم
عبدالطیف نظری معین مسلکی وزارت اقتصاد طالبان در گفتگو با خبرنگار ایرنا به سؤالاتی درباره آخرین وضعیت اقتصادی افغانستان، برنامههای طالبان برای مبارزه با فساد اداری، گفتگوهای اقتصادی با همسایگان به ویژه جمهوری اسلامی ایران، استفاده از ظرفیتهای مهاجران افغان خارج از کشور و... پاسخ داده است. متن این گفتگو از نظرتان میگذرد: جناب دکتور نظری، معین مسلکی وزارت اقتصاد دولت سرپرست افغانستان؛ سلام، وقت شما بخیر. تشکر از اینکه برای انجام این مصاحبه وقت گذاشتید. خواهش میکنم؛ سلامت باشید تشکر از شما. وزارت اقتصاد اگر مهمترین وزارتخانهها افغانستان نباشد؛ حداقل در شمار وزارتخانههای کلیدی مانند وزارت داخله، وزارت خارجه و وزارت دفاع به شمار میرود. آیا با روی کار آمدن دولت سرپرست، وظایف و صلاحیتهای وزارتخانه، کماکان همان مواردی است که پیشتر در «جریده رسمی» وزارت منتشر شده است؟ در ساختار وزارت تغییرات خاص صورت نگرفته است؛ در وزارت اقتصاد که هدف اساسی آن ریشهکن ساختن فقر و رشد توسعه اقتصادی کشور و سیاستگذاری برای مسائل کلان اقتصادی در سطح کشور تعریف شده است، تغییراتی نیامده، چون اینها همو ساختار و شالوده اصلی تحولات اقتصادی کشور است. معهذا در جزئیات تغییراتی آمده است؛ به عنوان مثال در قانون مؤسسات تغییرات آمده است، چون مؤسسات هم زیر نظر وزارت اقتصاد است. با این توضیح که با توجه به شرایط جدید، باید تغییرات به وجود میآمد که با واقعیتهای موجود افغانستان سازگاری میداشت و نظارت بیشتر صورت میگرفت که مثل گذشتهها دیگر فساد وجود نداشته باشد. قطعاً با توجه با شرایط جدید در این بخشها تغییرات رونمایی شده است. این تغییرات که نام گرفتید چقدر جلوی فساد را گرفته است؟ طبق اطلاعات ما فساد به صورت کلی وجود ندارد، اما از برخی پروژههای که در ولایات و در ولسوالیهای دوردست، مورد توجه و دقتنظر قرار گرفتهاند، بعضاً گزارشات میرسد که شفافیت کامل مورد انتظار وزارت در آنها وجود ندارد. با این حال، ریاستهای اقتصاد ما در ولایات مختلف تا جای که امکان دارد از پروژهها نظارت کرده و از آنها گزارش میخواهد. انجینران ما هم از ولایات و هم کابل به مناطق مختلف سفر میکنند و از پروژهها نظارت جدی میکنند. چنان که عرض شد به صورت جزئی برخی مواردی برای ما گزارش شده است که نشاندهندهی عدم شفافیت در سطح بسیار اندک و پایین میباشد، به دلیل اینکه فساد از گذشته به یک فرهنگ تبدیل شده بود، اما امارت اسلامی موارد فساد کوچک را هم به صورت جدی بررسی میکند. در کل، ما میتوانیم روند را مثبت ارزیابی کنیم و به صورت کلی باور ما این است و همچنین مشاهدات ما نشان میدهد که اگر نگویم فساد ریشهکن شده، نزدیک به ریشهکن شدن است. حالت اقتصاد افغانستان چگونه است؟ حالت اقتصادی افغانستان هم با چالشها مواجه است و هم با فرصتها. مهمترین چالش بحث تحریمها است که مانع و محدودیت برای ما ایجاد کرده است، به خصوص در انتقالات پول. محدودیت بانکی هم یک چالش عمده دیگر است؛ حدود 9 میلیارد دالر ذخایر ارزی افغانستان به صورت غیرعادلانه و در مغایرت با اصول بینالمللی، منجمد شده است که اینها روی وضعیت اقتصادی افغانستان تاثیرات منفی دارد و تاجران با سهولت و آسانی نمیتوانند ارز را وارد کشور بسازند که این وضعیت روی ثبات پول ملی ما هم تاثیرات منفی دارد؛ اما با وجود این موانع ما در حوزههای کلان اقتصادی دستاوردهای قابل توجهی داشتیم که بانک جهانی، سایر محافل اقتصادی و مراکز علمی و پژوهشی بینالمللی از هر گاهی به آن اعتراف میکنند. این مراکز بارها از عملکرد ما ستایش کردهاند که ثبات پول ملی، کاهش نرخ تورم، کاهش صادرات ما حتی کاهش و ثبات قیمتها خصوصاً قیمتهای که با نیازهای زیستی مردم ارتباط دارد و برای مردم میتواند مهم ارزیابی شود در این موارد ما را تحسین کردهاند. برنامهریزیهای ما هم نشان میدهد هرچه زمان سپری میشود ما پروژههای کلان افتصادی را راهاندازی میکنیم که «قوشتیپه» یکی از آن نمونهها است و در حال حاضر 50 سرک در حال اعمار است که نشان از عزم و ارادهی جدی برای تحول مثبت اقتصادی را دارد. آیا با این دیدگاه موافق هستید که اقتصاد افغانستان همواره یک اقتصاد وابسته به کشورهای دیگر بوده، به همین اساس، تابعی از تصمیمگیریها در پایتختهای دیگر است؟ حکومت سرپرست برای برونرفت از این وضعیت برنامهای دارد؟ طی 20 سال گذشته یک نکته منفی، اتکا اقتصادی افغانستان به خارج بود؛ تلاش صورت میگرفت که اقتصاد، سیاست، فرهنگ و امنیت افغانستان وابسته به بیگانه باشد؛ پولهای زیادی هم در این همین راستا خرج شد. به جای اینکه این پولها به احیا، اعمار و ترمیم زیرساختهای افغانستان به مصرف برسد برعکس این پولها در راستای وابسته نگه داشتن افغانستان به مصرف رسید. به همین دلیل بعد از 20 سال هنوز هم در کابل با مشکل برق مواجه هستیم. امارت اسلامی در این راستا قدمهای جدی را برداشته است که مدیریت آبهای افغانستان یکی از این نمونههاست. در راستای غلبه برچالشهای انرژی به خصوص انرژی برق و همین طور تقویت و مکانیزه شدن زراعت افغانستان تلاشهای جدی صورت گرفته است، در حالی که به نظر میرسد در گذشته به صورت سیستماتیک تفکر و اندیشهی وجود داشت که افغانستان در تمامی سطوح یک کشور وابسته و محتاج و نیازمند خارجیها باشد تا نتواند در حوزه تصمیمگیری و تصمیمسازی مستقل عمل کند. بعد از استقرار امارت اسلامی تلاش شده است که اقتصاد افغانستان متکی به منابع داخلی افغانستان باشد، یعنی حمایت از رشد تولیدات داخلی در راس برنامههای ما قرار دارد و رسیدن افغانستان به خودکفایی نقطه ثقل استراتژی اقتصادی ما را تشکیل میدهد. همچنین تلاش برای جلب و جذب سرمایهگذاری در سطوح ملی و فرا ملی یکی از برنامههای دیگر بود؛ برای اینکه ما بنیادهای اقتصاد خویش را قوی بسازیم سیاست خودیاری در حوزه اقتصادی نقطه مرکزی گفتمان اقتصادی را تشکیل میدهد که هدف کلان ما نجات اقتصاد افغانستان از وابستگی به خارجیهاست. مواردی را که مطرح کردید جزء هدف است یا کاری هم در این راستا صورت گرفته است؟ وقتی خودکفایی افغانستان و نجات اقتصاد از تمرکز و سیاستهای خارجی به عنوان یک هدف راهبردی برای ما تعریف شد، تمامی حرکات ما برای تامین چنین هدفی مورد دقت نظر قرار گرفت؛ به همین دلیل اگر ما در این راستا کار نمیکردیم و موفقیت نمیداشتیم امروز پول ملی در برابر اسعار خارجی از ثبات برخوردار نمیبود، نرخ تورم ما کاهش پیدا نمیکرد و موفقیت ما دقیقاً در این همین راستا قابل تعریف و سنجش است. یکی از وظایف وزارت اقتصاد، سازماندهی و ترتیب پالیسی و استراتژی کوتاهمدت و بلند مدت است؛ چنین نگاهی در وزارت حاکم است یا اینکه هنوز درگیر تغییرات حکومتی هستید؟ وزارت اقتصاد سیاستگذاری اقتصادی کلان اقتصادی را در سطح کشور مدیریت میکند، به همین دلیل ما روابط بسیار عمیق و راهبُردی با تمامی وزارتهای سکتوری داریم؛ مثلاً برای مکانیزه شدن زراعت افغانستان، پالیسی طراحی میکنیم، برای رشد، تقویت و توسعه انرژی افغانستان، هم شرایط موجود را مورد تحلیل و ارزیابی قرار میدهیم و هم بسترهای عملیاتی ساختن انرژی، بادی، آفتابی و آبی را فراهم میکنیم. همینطور در حوزه تجارت برای توسعه صادرات و جلوگیری از واردات بیرویه، سیاستگذاری لازم انجام شده است. کارشناسان اقتصادی و مراکز علمی داخلی و بینالمللی موفقیت ما را به گونه اذعان کرده است و به عنوان یک نقطه بسیار مهم برای تحول اقتصادی در آینده میتواند مورد ارزیابی قرار بگیرد. در چند ماه اخیر شاهد فعالیت قابل توجه حکومت سرپرست به ویژه وزارتخانههای اقتصاد و صنعت و تجارت هستیم؛ چه خبر از مذاکرات اقتصادی منطقهای و فرامنطقهای؟ خوشبختانه ما تلاش کردیم روابط گسترده اقتصادی و تجارتی با همسایگان داشته باشیم و یک نکته مهم که باید خدمت شما یادآوری کنم، سیاست اتخاذ شده توسط امارت اسلامی در این زمینه است. سیاست ما دور نگهداشتن مسائل سیاسی از مسائل اقتصادی و تجارتی است؛ یعنی ما میخواهیم منافع مشترک در حوزه تجارت و اقتصاد را با همسایگان خود تعریف و شناسایی کرده و مورد ارزیابی قرار دهیم و بعد برای عملیاتی ساختن آن قدمهای جدی را برداریم. سفر معاون محترم اقتصادی رئیس الوزاء، ملا عبدالغنی برادر به ایران، دقیقاً در همین راستا بود. بنابراین از این منظر قدم به قدم به عملیاتی ساختن آنچه برنامهریزی کردیم، نزدیک میشویم و در واقع این نگاه میتواند یک تحول مثبت هم برای افغانستان و هم برای همسایگان ما باشد. مشخصاً از روابط اقتصادی کابل، تهران و نتایج ملموس سفر معاون اقتصادی رئیسالوزراء به ایران بفرمایید؟ خوشبختانه روابط ما با جمهوری اسلامی ایران، روابط دوستانه و مبتنی بر توسعه متقابل است؛ یکی از پروژههای که توانستیم به موفقیت دست پیدا کنیم پروژه خط آهن خواف- هرات است که جنبه عملی پیدا کرد و مذاکراتی هم در این ارتباط جریان دارد که این پروژه توسعه پیدا کند. پروژه بسیار مهمی است که در واقع بسیار از ولایات مهم افغانستان را به همدیگر وصل خواهد کرد و حتی این قابلیت را هم دارد که زمینه تبادله کالا را با کشورهای پیرامونی ما فراهم بسازد. این یک کار بسیار مهم برای توسعه، پیشرفت و نوسازی افغانستان است، چون افغانستان از نظر شاهراهها و از نظر اینکه یک کشور کوهستانی و محاط به خشکی است نیاز به یک رابط خوب و قوی دارد. در این راستا ما قدمهای بسیار مثبت را برداشتیم و همین طور در قسمت استخراج منابع معدنی افغانستان گفتگوهای خوبی با جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است. در قسمت سرمایهگذاری تاجران و سرمایهگذاران افغانستان در بندر چابهار و مطرح کردن این بندر به عنوان نقطه ثقل تحولات اقتصادی منطقه نیز دیدگاههای مثبت در امارت اسلامی وجود دارد و سفر ملا برادر معاون اقتصادی رئیس الوزراء در ایران هم در همین راستا بود. گزارشهای نهادهای جهانی از جمله سازمان ملل متحد درباره اقتصاد افغانستان، بعضاً متفاوت است؛ چه مقدار از این گزارشها را قبول دارید و ادله وزارت برای آن دسته از گزارشهای نهادهای جهانی مبنی بر رو به شکست بودن اقتصاد افغانستان چیست؟ ما شکست اقتصادی افغانستان را اصلا قبول نداریم و حتی بحث فروپاشی اقتصادی که در برخی محافل سیاسی و رسانهای به مقاصد سیاسی مطرح میشود از نظر ما مردود است؛ برخی گزارشات که نشر میشوند هم مبالغهآمیز است. آنچه را ما باور داریم و عملاً در ارتباط به با برنامهریزی و عملیاتی ساختن آن قدم برداشتیم تحول مثبت در حوزه اقتصادی است، یعنی ما برخی چالشها را داشتیم که در اول شاره کردم و این چالشها هم پا برجاست و عمدتاً این چالشها به منظور اعمال فشار سیاسی از بیرون افغانستان مدیریت و طراحی میشوند اما با واقعیتهای عینی و میدانی افغانستان سازگاری ندارد. اتفاقاً ما توانستیم قدمهای جدی و مثبت را برای سمت و سو دادن اقتصاد به سمت ثبات اقتصادی برداریم؛ ما پروژههای خرد و متوسط را در مناطق مختلف کشور راهاندازی نمودیم، شاروالیهای ما روند بازسازی و نوسازی را در شهرها به صورت بسیار جدی دنبال میکند، شاهراههای افغانستان در حال بازسازی و نوسازی است، منابع آبی ما در حالی مدیریت است، زراعت ما در حالی مکانیزه شدن است، اینها همه خلاف چیزی است که نهادهای بیرونی درباره اقتصاد افغانستان گزارش میدهند. تجارت افغانستان به خصوص با همسایهها در حال توسعه است؛ همچنین منابع معدنی افغانستان در حال استخراج است. منابع نفتی و گازی را شناسایی کردیم که کار بالای آن جریان دارد؛ اینها همه ظرفیتهای است که نشان میدهد یک تحول مثبت در حوزه اقتصادی در افغانستان شکل گرفته و هر روز که از این روند سپری میشود ما قدمهای جدیتری را در این ارتباط بر میداریم. راهبرد اتکا به ظرفیتهای داخلی و ملی و استفاده از ظرفیت مهاجرین افغان خارج از کشور چه جایگاهی در دولت سرپرست دارد؟ اولین راهبرد ما اتکا به ظرفیتهای داخلی و ملی، و حمایت از رشد تولیدات داخلی است. ما نمیخواهیم افغانستان مثل گذشته صرفاً یک کشور وابسته و مصرفی باشد که هیچ تولید نداشته باشد، چون از نظر ما تولید، منبع و سرچشمه تحولات مثبت اقتصادی کشور است. ظرفیتهای که شما به آن اشاره کردید میان مهاجرین ما در کشورهای همسایه و منطقه وجود دارد، ما میخواهیم از این ظرفیتها استفاده بهینه کنیم. چند روز قبل یک هیئت از افغانهای مقیم اروپا به کابل آمده بود که با من هم دیدار داشتند. آنها خواستار این بودند که از ظرفیتهای افغانهای مقیم خارج استفاده شود و ما از اینها دعوت کردیم که بهکارگیری و اشتراک ظرفیتهای خویش را به عنوان یک رسالت ملی در دستور کار خویش قرار دهند تا بتوانند در رشد، توسعه و نوسازی اقتصادی افغانستان کمک کنند. بله، ما به دنبال جذب ظرفیتها و سرمایهها از میان مهاجرین، از میان افغانهای که در خارج از کشور زندگی میکنند هستیم و تلاش داریم یک نهضت ملی را درحوزه اقتصادی سازماندهی کنیم تا تمامی شهروندان افغانستان در هر کشوری که زندگی میکنند هم احساس تعلق به این شرایط افغانستان کنند و هم ظرفیتهای اقتصادی خود را بتوانند به داخل کشور انتقال دهند. از سوی دیگر، جلوگیری از فرار سرمایهها هم از مهمترین برنامهی ما در حال حاضر میباشد. به عنوان معینِ شیعی یکی از مهمترین وزارتخانههای افغانستان، جایگاه خود را در حکومت سرپرست، صوری میبینید. خوب، شاید اگر قضاوت در این مورد به اختیار افکار عمومی باشد، بهتر باشد؛ اما من به عنوان فردی که نزدیک به سهسال با امارت اسلامی هستم به هیچ عنوان، چنین تعریفی از این جایگاه ندارم. مشخصاً در سیاستگذاری کلان اقتصادی نقش دارم، در بسیار از تصمیمگیرها و تصمیمسازیها و همچنین در جلسات عمده حضور دارم و حتی در جلسات بیرونی که ارتباط به سیاست خارجی دارد به خاطر که حوزه تخصصی من است حضور دارم. در دیدارهای مهم و راهبُردی و استراتژیک که صورت میگیرد بنده حضور دارم، بنابراین مردم میتوانند قضاوت کنند که آیا حضور من در دولت سمبولیک است یا واقعی. در واقع در حوزه تصمیمسازی در ارتباط به منافع ملی، حضور واقعی و میدانی دارم. در کل آنچه خدمت شما به عنوان پاسخ این سؤال میتوانم ارائه کنم این است که خوشبختانه من با صلاحیت کامل در وزارت اقتصاد حضور دارم و حتی فراتر از وزارت اقتصاد در حوزه سیاست خارجی نظریات خود را ارائه کردهام و در تدوین سیاست خارجی امارت اسلامی نقش داشتم... . غیر از این مسائل که خدمت شما عرض کردم شمار زیادی از متخصصین جوان و چهرههای با ظرفیت متعهد وطندوست شیعه را نه تنها در وزارت اقتصاد، بلکه در وزارتخانههای دیگر هم مقرر کردم. اگر کسی صلاحیت نداشته باشد آیا میتواند یک جمعی کثیری از جوانان تحصیل کرده و وطندوست و متعهد به منافع را در وزارتخانههای مختلف از جمله در وزارت اقتصادی مقرر کند؟! مطلبی که در سؤالات ما نبوده و از نظر شما باید گفته شود؟ من اولاً از شما تشکر و قدردانی میکنم که این زمینه را فراهم کردید تا درخدمت شما باشم و از طریق شما با مردم عزیز خود صحبت داشته باشم. پیام خاص ندارم، فقط میخواهم به عنوان یک نکته نهایی به مردم شریف افغانستان ارائه کنم که ما از نظر تاریخی در شرایط خاص و منحصر به فرد قرار داریم. به هر میزان که از ظرفیتهای ملی خود استفاده کنیم؛ چه در حوزه اقتصادی و چه در حوزه سیاسی و امنیتی، به همان میزان استقلال سیاسی و حاکمیت ملی خود را تقویت کردیم. به هر میزان که ما با هم باشیم و در تصمیمگیرها مشارکت داشته باشیم، در کنار نظام خود باشیم، به همان میزان قدمهای را برای جلوگیری از مداخلات بیرونیها برداشتهایم. از یاد نبریم که افغانستان تنها در پرتو عاری بودن از مداخلات خارجی میتواند پیشرفت داشته باشد؛ هیچ کشوری با مداخلهی خارجیها به نقطه مطلوب دست پیدا نکرده و نمیکند، بنابراین ما میتوانیم با همکاری و همدلی در سطوح سیاسی، اقتصادی، تجارتی و فرهنگی، افغانستان را به نقطهی برسانیم که هر شهروند افغانستان به کشور خود افتخار کند. دکتور عبدالطیف نظری معین مسلکی وزارت اقتصاد دولت سرپرست افغانستان، یک جهان سپاس که وقت خود را برای این گفتگو در اختیار ما قرار دادید. زنده باشید، تشکر از شما بخیر باشید انشاءالله. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: هشدار احمد مسعود درباره احتمال حمله تروریستی از خاک افغانستان به آمریکا و اروپا تظاهرات کمسابقه علیه طالبان در بدخشان افغانستان طالبان: داعش از خاک پاکستان وارد افغانستان میشود